برای مدیران استراتژی

مجله مدیریت
با محيط ارتباط مي دهد و منظور از آن تحقق هدفهاي سازمان در چار چوب اجراي صحيح مديريت است .
- قدم سوم در سالهاي آخر دهه هفتاد, واکنش نسبت به نظرات روزافزون تغييرات ناگهاني در محيط
برداشته شد . براي برای مدیران استراتژی موجهه شدن با اين تغييرات موسسات بازرگاني شروع به استفاده از فن واکنش
استراتژيک در زمان واقعي کردند و آن را مديريت مسئله ناميدند .
- تازه ترين رویکرد تدوين استقرار برنامه ريزي استراتژيک و مديريت استراتژيک است که روش جامع و نظام
يافته اي براي برخورد با تغييرات است به طوري که مدير توانايي لازم براي اداره تصميمات را بدست آورده و
با استفاده از يک سيستم خدماتي کامل با شناخت توانمنديهاي داخلي و فرصتهاي محيطي زمينه رشد
و پويايي سازمان را فراهم مي کند .
کوئين استراتژي را چنين تعريف کرد:
ایگور آنسف استراتژي را چنين تعريف نمود:
استراتژي برداشت جامعي برای مدیران استراتژی است در جهت مسئوليت خطير و روزافزون مديريت عمومي که به موجب آن
سازمان در ارتباط با محيط حرکت ميکند و جايگاه خود را طوري تعيين مي کند که موفقيت سازمان تامين
مینتزبرگ استراتژی را بعنوان آیتم های زیر تعریف می کند:
با توجه به تعريف فوق استراتژي برای مدیران استراتژی حاوي نکات زير است :
۱- داشتن تصويري جامع از محيط بروي سازماني و تعيين جايگاه سازمان در آن .
۲- داشتن هدفهاي بلندمدت و فداکردن فرصتهاي آني براي رونق آينده و احتراز از غافلگيري .
۳- تعيين رسالت و شخصت سازمان .
۴- نگرش بلند مدت در تخصيص منابع و تصميم گيري .
۵- ضرورت انجام درون سازماني و تعهد برای مدیران استراتژی مشترک عمومي در قبال برنامه و مسير حرکت.
۶- اتخاذ سياست و تاکيدهايي به عنوان وسيله اي براي تحقق هدفهاي سازماني .
جايگاه هدف وسياست در استراتژي :
- تاکتيکها صفبندي هاي هستند کوتاه مدت , انطباقي : عملي و تعاملي که نيروهاي متقابل , آنها را
براي دستيابي به هدفهاي محدود به کار ميگيرند. استراتژي مبناي مستمر را براي جهت دهي به اين